Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-05-04@16:31:12 GMT

ثریا قاسمی و حسرتی که بر دلش مانده (+عکس)

تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۱۹۶۸۳

ایسنا نوشت: دختربچه‌ای خوش‌صدا بود که خوب انشاء می‌نوشت و وقتی در مدرسه انشاءهایش را می‌خواند، هم‌کلاسی‌ها برایش دست می‌زدند. دخترکان مدرسه‌ای نمی‌دانستند هم‌کلاسی‌شان روزگاری یکی از هنرمندان مطرح ایران می‌شود.   هرچند در برخی از سایت‌ها و سالنامه‌ها تاریخ تولد ثریا قاسمی ۲۸ آذر در شهر رشت قید شده، اما او زاده ۲۵ آذر در شهر تهران است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آنچه در ادامه می‌آید، بازخوانی بخشی از گفت‌وگوی این هنرمند با محمد رسول صادقی است که سال ۱۳۹۶ در ماهنامه پاراگراف منتشر شده است.   در بازارچه سقاباشی، خیابان ایران، نزدیک میدان ژاله در یک خانه بزرگ قدیمی ثریا قاسمی به دنیا آمد. تنها فرزند حمیده خیرآبادی و حسین ملاقاسم است که پیوند ازدواج‌شان چندان دیرپا نبود و بعد از مدتی به جدایی انجامید.   نام شناسنامه‌ای‌اش مولود است و تا چهار سالگی همراه با پدر و مادر در آن خانه قدیمی با مادر بزرگ و خانواده عمویش زندگی می‌کرد. در چهار سالگی او، مادرش به واسطه دوستی، با تئاتر آشنا شد و این آشنایی، سرآغاز ورود او و دخترش هم به جهان هنر بود.     در همان کودکی آخر هفته‌ها همراه با مادر به تئاتر می‌رفت و پیش از ورود به مدرسه با این هنر آشنا شد اما نخستین حضورش در فضای هنر به اوایل جوانی بازمی‌گردد. پیش از آن کسی نگفته بود صدای خوبی دارد اما می‌دید که وقتی در زنگ انشا، انشایش را می‌خواند، بچه‌ها برایش کف می‌زنند، او که شیفته درس ادبیات بود و ولع مجله خواندن داشت، هم خوب می‌نوشت و هم خوب می‌خواند.   دوره دبیرستان را در مدرسه شاهدخت در خیابان شاه‌آباد گذراند و در آنجا با گیتی پاشایی هم‌مدرسه‌ای شد. دختری که او هم خوش صدا بود و بعدها خواننده مشهوری هم شد. در ۲۰ سالگی وارد رادیو ارتش شد و در کنار محمد نوری که او نیز نوآموز دیگری در کار هنر بود، فعالیت خود را آغاز کرد. در برنامه هفتگی رادیو، نامه‌های یک سرباز را به مادرش می‌خواند. سرپرست رادیو ارتش سرگرد حسینی، نمایشنامه‌های کوتاهی می‌نوشت و ترانه‌های محمد نوری هم دو هفته یک بار از این برنامه که مدت زمانش ۳۰ دقیقه بود، پخش می‌شد.   در بیست سالگی او، مادرش حمیده خیرآبادی همراه با فهیمه راستکار از تئاتر به دوبله هم آمدند و در کنار هنرمندانی چون ژاله علو، مهین دیهیم، توران مهرزاد و ... مشغول به کار شدند. دختر جوان این بخت را داشت که کنار هریک از آنان چیزی بیاموزد.     «بارونز کفش‌هاتون زیر تخته»... اجرای این جمله، نخستین تجربه او در گویندگی سینما بود. برای گویندگی همین جمله، یک هفته در اتاق دوبلاژ می‌نشست و تماشا می‌کرد. اولین فیلم او زیر نظر هوشنگ لطیف‌پور دوبله شد.   حضورش در رادیو و دوبله استمرار داشت تا اینکه اواسط دهه ۴۰ با بازی در سریال «پیوند» به کارگردانی نصرت کریمی، اولین حضور خود را به عنوان بازیگر یک سریال تلویزیونی تجربه کرد. گفته می‌شود این اثر، اولین سریال ایرانی بود که داستان جذابی هم داشت.   او که در رادیو مشغول به کار شده بود، شوق بسیار داشت تا دیگر عرصه‌های هنری را هم بیازماید. پس از محمد حفاظی، صدابردار رادیو که عضو گروه تئاتر «پازارگاد» به سرپرستی حمید سمندریان بود، خواست تا اگر سمندریان برای بازی در نمایشی نیاز به یک بازیگر زن داشت، او را خبر کند و این چنین بود که فرصت آشنایی با کارگردانی را به دست آورد که بعدها به یکی از اسطوره‌های تئاتر ایران بدل شد.   بازی در نمایش‌های «آندورا» کار سمندریان و «آنتیگون» به کارگردانی رکن‌الدین خسروی دیگر فعالیت‌های مهم او در دهه ۴۰ است. اما ماجرا به همین ختم نمی‌شود. او با بازی در فیلم «آرامش در حضور دیگران» اولین ساخته سینمایی ناصر تقوایی نخستین بازی خود را در سینما تجربه کرد.   فیلمی که یکی از آثار مهم سینمای موج نو به شمار می‌آید و با سینمای تجاری آن دوره فاصله بسیار دارد. نگاه این فیلم به شخصیت زن در قیاس با سینمای معمول آن دوره متفاوت است.   دهه ۴۰ هم از نظر تجربه هنری و هم از نظر آموزش برایش دوره مهمی است. دوره‌ای که ساعت‌ها در جلسات تمرین حمید سمندریان حاضر می‌شد و شاهد کار او با بازیگرانی چون محمد علی کشاورز، جمیله شیخی، سعید پورصمیمی و ... بود. در رادیو هم بسیاری هنرمندان مجرب مشغول به کار بودند و دیدن تجربیات آنان برای او که دختر جوانی بود، فایده بسیار داشت.   دیدن نمایش‌های روی صحنه در تالار ۲۵ شهریور یا انجمن ایران امریکا و خواندن بی‌شمار کتاب، پاسخگوی شوق بی‌پایان او برای یادگیری بود و همین‌ها سرآغاز ورود بانوی بازیگر به عالم هنر شد. البته سینمای فارسی معمول آن دوره، چندان باب طبعش نبود. به همین دلیل بیشتر فعالیت خود را در رادیو و دوبله متمرکز کرد.   وقفه‌ای که بعد از انقلاب در ساخت آثار هنری رخ داد، سبب شد او نیز مانند بسیاری از هم‌نسلان خود سال‌های طلایی حرفه‌ای‌اش را از دست بدهد و تا وقتی همه چیز به روال مشخصی برسد، چشم باز کرد و دید که باید نقش مادربزرگ‌ها را بازی کند، اتفاقی که خودش این گونه تعبیر کرده: «من در سینما و تلویزیون زود پیر شدم...»   همان‌طور که پیش از انقلاب بازی او در مجموعه‌هایی مانند «پیوند» و «تلخ و شیرین» به چشم آمد، در دوران بعد از انقلاب نیز بازی او در سریال‌های «در پناه تو»،«در قلب من»، «روشن‌تر از خاموشی»، «شب دهم»، «صاحبدلان» و ... به یادمادنی است.     او که اولین حضور خود را در سینما با فیلم‌های «تلفن» و «آرامش در حضور دیگران»، ساخته‌های ناصر تقوایی تجربه کرد، از اواخر دهه هفتاد بار دیگر به پرده نقره‌ای بازگشت. بازی او در فیلم‌هایی مانند «مجسمه»، «دختر شیرینی فروش»، «شام آخر»، «ارتفاع پست»، «مارال» و ... در خاطره تماشاگران نسل‌های بعدی مانده است.   اما تازه‌ترین حضور بانوی بازیگر روی صحنه تئاتر به بازی در نمایش «در مصر برف نمی‌بارد» به کارگردانی دکتر علی رفیعی بازمی‌گردد که در بیست و یکمین جشنواره تئاتر فجر اجرا شد ولی او در اجرای عمومی نمایش که یک سال بعد روی صحنه رفت، حضور پیدا نکرد.   ثریا قاسمی روحیات خاص خود را دارد. خیلی تمایلی به گفتگوهای مطبوعاتی یا حضور در برنامه‌های تلویزیونی نشان نمی‌دهد. او هیچ دوست ندارد بعد از درگذشت همکاران هنرمندش درباره آنها مطلبی بگوید و معتقد است آدم‌ها تا وقتی زنده‌اند، باید قدر یکدیگر را بدانند.   او گرچه با مهم‌ترین کارگردان‌های تئاتر، سینما و تلویزیون همکاری دارد اما آن گونه که خودش گفته، دوستدار همکاری با بهرام بیضایی و رخشان بنی اعتماد هم بوده، فرصتی که از دست رفته است.

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: ثریا قاسمی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۱۹۶۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آرتتا: بازی سیتی را می‌بینم، با پیژامه راحت!‏

به گزارش "ورزش سه"، آرسنال امروز در خانه‌اش بورنموث را 3-0 ‏شکست داد تا دو هفته مانده به پایان فصل در صدر جدول بماند. ‏

سیتی، رقیب اصلی تیم آرتتا، با دو بازی کمتر، چهار امتیاز کمتر دارد و ‏روی کاغذ اگر دو بازی عقب مانده را ببرد از آرسنال جلو خواهد زد. ‏

بازی امروز با دو صحنه جنجالی داوری همراه بود که میکل آرتتا گفت ‏در زمین نتوانسته دید خوبی به این دو صحنه داشته باشد و بعد از ‏مسابقه هم حاضر نشده فیلم‌شان را تماشا کند. او گفت به همین ‏خاطر نمی‌تواند درباره داوری اظهار نظر کند. ‏
قبل از گل تروسار بازی در نیمه دوم برایتان سخت بود؟
چون یک صفر جلو بودیم و مقابل حریفی باکیفیت بازی می‌کردیم. اگر ‏در نیمه اول سه چهار گل بزنید شرایط در نیمه دوم فرق می‌کند ولی ‏با اختلاف یک گل حریف برای جبران فشار می‌آورد.‏

دستکش طلا برای داوید رایا؟
همه خوشحالیم. درحالیکه چند بازی باقی مانده رسیدن به این جایزه ‏برای کل تیم دستاورد بزرگی است. این پایه مهمی برای رسیدن به ‏جامها است. ‏

نظر شما درباره گل مردود بورنموث و صحنه مشکوک روی ساکا؟
جواب صادقانه‌ام این است که هیچکدام را ندیدم چون می‌دانستم ‏این سوال را می‌پرسید عمدا فیلم‌شان را تماشا نکردم. آنالیزروها ‏پرسیدند می‌خواهی ببینی و من گفتم نه، چون آنوقت مجبورم ‏واقعیت را بگویم. در صحنه خطا روی داوید من خیلی دور بودم و ‏واقعا ندیدم. در صحنه بوکایو هم آیا عمدی بود یا نه؟ واقعا نمی‌دانم. ‏

بازی سیتی را تماشا می‌کنی؟
بله، در کنار بچه‌ها و خانواده‌ام. ‏

درحالیکه پیراهن وولوز را پوشیده‌ای؟
نه. پیژامه می‌پوشم. پیژامه راحت. ‏

از پنالتی هاورتز راضی بودی؟
وقتی تصمیم داور را دیدم خیلی راضی بودم. و خیلی خوشحالم. ولی ‏وقتی بوکایو گل زد خوشحالتر هم شدم. ‏

نظرت درباره دو بازی باقی‌مانده از فصل؟
خیلی هیجان دارم. ما الان 9 ماه و نیم است که کارمان را درست ‏انجام داده‌ایم و حالا فقط 2 هفته باقی مانده. با تمام وجود ‏می‌خواهیم کار را تمام کنیم. الان نسبت به دیروز به جام نزدیک‌تر ‏هستیم و امیدوارم جام قهرمانی را به اینجا بیاوریم. ‏

دیگر خبرها

  • آرتتا: بازی سیتی را می‌بینم، با پیژامه راحت!‏
  • آرتتا: آرزوی قلبی‌ام امتیاز از دست دادن سیتی است
  • آخرین تصویر ملوک طلوع‌نژاد پیش از فوت/ عکس
  • دروسی: در بازی برگشت حرف‌هایی برای گفتن خواهیم داشت
  • آلونسو: هنوز کار زیادی برای انجام دادن باقی مانده است
  • اوسمار نمی‌تواند بازیکنان را کنترل کند چون...
  • اصلانیان: بازی پرسپولیس و سپاهان فقط حاشیه داشت/ اوسمار نمی‌تواند بازیکنان را کنترل کند
  • الاهلی و حسرتی به نام قایدی!
  • اوسمار: هنوز ۵ بازی دیگر باقی مانده است/ تا آخرین لحظه می‌جنگیم
  • اوسمار ویرا: ۵ بازی باقی مانده و برای حق‌مان تا آخر می‌جنگیم